
لحظهایست روییدن عشق (Swift As Desire)
نویسنده: لورا اسکوئیول (Laura Esquivel)
ترجمه: آذر عالیپور
ناشر: روشنگران و مطالعات زنان
سال نشر: 1386 (چاپ 2)
قیمت: 6000 تومان
تعداد صفحات: 201 صفحه
شابک: 964-6751-93-8
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 60 نفر
امتیاز کتاب: (3.71 امتیاز با رای 14 نفر)
نویسنده: لورا اسکوئیول (Laura Esquivel)
ترجمه: آذر عالیپور
ناشر: روشنگران و مطالعات زنان
سال نشر: 1386 (چاپ 2)
قیمت: 6000 تومان
تعداد صفحات: 201 صفحه
شابک: 964-6751-93-8
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 60 نفر
امتیاز کتاب: (3.71 امتیاز با رای 14 نفر)
شخصیت اصلی داستان مردی است خوشقلب که استعداد شگرفی برای درونبینی افراد و انتقال احساس واقعی آنها به دیگران دارد. او به همین دلیل پیشه تلگرافچی را برای خود برمیگزیند تا بتواند پیامهای مردم را به هم برساند و رابطهای مهرآمیز میان افراد برقرار سازد. او در این کار موفق میشود اما وقتی خودش در مسیر زندگی زناشویی قرار میگیرد، زندگی به گونه دیگری پیش میرود تا آن جا که این زندگی مشترک عاشقانه، پس از مدتی در نتیجه سوء تفاهم دگرگون میشود و ... (خلاصه داستان از وب سایت ketab.ir برگرفته شده است)
داستان با این جملات آغاز میشود:
"با چهرهای خندان به دنیا آمد. در یک روز تعطیل. همهی افراد خانواده که برای این تعطیلی دور هم جمع شده بودند، از تولدش به وجد آمدند. میگویند مادرش با شنیدن یکی از شوخیهایی که دور میز تعریف کردند، چنان از خنده ریسه رفت که کیسهی آبش پاره شد. متوجهی رطوبت بین پاها که شد، فکر کرد در اثر خنده اختیار ادرارش را از دست داده، اما خیلی زود فهمید ماجرا چیز دیگری است. فهمید که سیلاب راه افتاده علامت به دنیا آمدن بچه است. بچه دوازدهم. با غش غش خنده از بقیه عذرخواهی کرد و به اتاق خواب رفت. این یکی هم چند دقیقه بیشتر طول نکشید. عین یازده زایمان قبلی. پسری زیبا به دنیا آورد که به جای گریه میخندید."
"با چهرهای خندان به دنیا آمد. در یک روز تعطیل. همهی افراد خانواده که برای این تعطیلی دور هم جمع شده بودند، از تولدش به وجد آمدند. میگویند مادرش با شنیدن یکی از شوخیهایی که دور میز تعریف کردند، چنان از خنده ریسه رفت که کیسهی آبش پاره شد. متوجهی رطوبت بین پاها که شد، فکر کرد در اثر خنده اختیار ادرارش را از دست داده، اما خیلی زود فهمید ماجرا چیز دیگری است. فهمید که سیلاب راه افتاده علامت به دنیا آمدن بچه است. بچه دوازدهم. با غش غش خنده از بقیه عذرخواهی کرد و به اتاق خواب رفت. این یکی هم چند دقیقه بیشتر طول نکشید. عین یازده زایمان قبلی. پسری زیبا به دنیا آورد که به جای گریه میخندید."
اگر این کتاب را میخواهید به جمع اعضای جیرهکتاب بپیوندید ...
شما با پیوستن به جیرهکتاب میتوانید این کتاب را به عنوان یکی از جیرههای ماهانهتان دریافت کنید. اگر هم مایل به دریافت پیوسته کتاب در هر ماه نیستید، میتوانید مشترک "جیره به درخواست" جیرهکتاب بشوید تا تنها وقتی که خودتان کتابی را درخواست میکنید، آن را برایتان ارسال کنیم: